見出し画像

ムバーハラの故事

画像1

慈悲あまねく慈愛深きアッラーの御名によって

画像4

おぉ、アッラーよ!祝福くださいムハンマド様を
そして彼の御一門を
そして彼らの救済を近づけてください

画像3

画像3

ヒジュラ暦9年ズゥ・ル=ヒッジャ月24日はムバーハラの日です。

فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ

〔イーサー※1に関する〕知識があなたに下された後、もしかれについてあなたと議論する人がいれば、言いなさい。「さあ、私たちの子孫とあなたたちの子孫、私たちの妻たちとあなたたちの妻たち、私たち自身とあなたたち自身を一緒に呼んで、アッラーの呪いが嘘付きたちの上に下るように祈りましょう。」
3.イムラーン家章61節
※1 イーサーはイエス・キリストのこと
 クルアーン日本語訳は「聖クルアーン日本語訳 澤田達一」より引用

ムバーハラ節(3.イムラーン家章61節)は、光輝く尊きクルアーン諸節における外套(キサーゥکساء)の人々に限定した顕現の1つである。この論考では、この顕現からの暗示を、信用できる無謬なる先導者たち(彼らにサラーム)に由来する伝承を活用して明記する。

用語ムバーハラمباهلهについて

ムバーハラمباهلهは、語根が«بهل»でありبهلの基本的意味は、手放す、捨て置く、見捨てるである。1
«بُهلَه»と «بَهْلَه» は呪うという意味である。2
«أبتِهال»はافتعال形由来で、嘆願、祈願に取り組むという意味である。3
«مباهَلَه»はمفاعله形由来で、«مُلاعَنَه»つまり2人or2組が、お互い意見を異にする1つの主題において集い、自身の呪いを不正な個人orグループへ降り注ぐよう唯一神に望むことである。4
唯一神を除いて一切何ともとり合わない祈願者が、1つの純粋さのみでもって唯一神に集中する、その祈祷を«ابتهال»と呼ぶ。
ムバーハラ後、交戦した者同士が、唯一神の呪いに晒される者であることからお互いを解放、手放してしまう。
ある人物を呪い嫌うことを望む者が、呪いの状況下に置いていたその者を解放し、(呪いを望む)自身の状況を放棄すること。5

ムバーハラ節

3.イムラーン家章61節はムバーハラ節として有名である。何故なら、この節において、尊き預言者様がナジュラーンのキリスト教徒たちとムバーハラをする責務を担ったからである。6

〔イーサー※1に関する〕知識があなたに下された後、もしかれについてあなたと議論する人がいれば、言いなさい。「さあ、私たちの子孫とあなたたちの子孫、私たちの妻たちとあなたたちの妻たち、私たち自身とあなたたち自身を一緒に呼んで、アッラーの呪いが嘘付きたちの上に下るように祈りましょう。」
3.イムラーン家章61節
※1 イーサーはイエス・キリストのこと
 クルアーン日本語訳は「聖クルアーン日本語訳 澤田達一」より引用

ナジュラーンの場所

ナジュラーンの地は、ヒジャーズとイエメンの境界地点にあり、ヒジャーズにおけるキリスト教徒たちの唯一の拠点であった。

正しきキリスト教徒の宣教師であったアブドゥッラー・ターミルعبدالله تامرは、ナジュラーンの人々をキリスト教へと宣教した。長い年月において、ナジュラーンの人々の大半はキリスト教を宗教として受け入れ、ナジュラーンに属した73の村落も含めて、キリスト教の拠点となった。

不正な暴虐者だったナジュラーンの王様は、彼らにキリスト教を手放し、ユダヤ教い戻るよう宣教したが、ナジュラーンのキリスト教徒たちはそれを受け入れることを放棄して、自身の信仰に堅固に留まった。

暴虐な王様は、壕を掘らせそこに火を焚き、キリスト教における従者らをその壕に投げ込み、燃え盛る炎を食らわせたのでした。この犠牲者数を2万人と記録しています。7 この惨劇は、クルアーンにおいて«اصحاب اُخدُود»つまり、火炎の壕で拷問を受ける人々と述べられています。8 この犯罪の解説は全てのクルアーン解釈書で述べられています。9

ナジュラーンのキリスト教徒たちは、自身の宗教において強固に揺るぎなく立ち、自らの叡智において明確に理解し聡明であった。この点について、歴史書に明記されているナジュラーン地域の歴史における預言者様を待望する精神の好例を、その中から幾つか提示する。

1.預言者様が召命前(預言者となる以前)に、ナジュラーンの主教らがマッカにやって来て、アブドゥルムタッリブ様と預言者様の性質について話していると、突然、ムハンマド様がアブドゥルムタッリブ様の許へといらした。その主教が幼年であったムハンマド様を見ると解して言った:この者こそ、まさに約束された預言者であられる。
その際に、主教はムハンマド様の護衛や警備について忠言した。10

2.ムハンマド様が召命間際の頃、ウルワ・ブン・マスウードعُروة بن مسعودが交易の旅でナジュラーンに行っていた。彼と仲良くなった1人の主教が彼に言った:あなたの聖所マッカで預言者召命の時が到来した。彼は、唯一神信仰へ呼びかけるために召命を受けた、唯一神の預言者たちの最後の預言者である。彼に信仰を寄せなさい。11

3.ナジュラーンのキリスト教徒からなる20人のグループが、ヒジュラ(遷都)前に、マッカにおいてムハンマド様との謁見が叶い、イスラームに改宗した。12

4.預言者様は、皇帝ホスロー二世や世界中の政府首脳らに手紙を書いた。ナジュラーンの主教にも手紙を書き、彼らをイスラームに招待した。13

5.預言者様の手紙が主教に届いた際、それをシュラフビールشرحبيل بن وداعهに提示すると、彼は言った:これは私の知っていることの範囲外でございます。私が知るのは、唯一神はイブラーヒーム(アブラハム)様に預言者の系統をイスマーイール様に置くと約束されたことだけです。この人物がまさに約束された預言者ではない、と私は確信が持てません。
その際に、ナジュラーンとそこに属した73村落から他の有力者や長老たちを招集し、相談をした。そこで決まったのは、数人をマディーナへ派遣し、その人物について調査をするというものでした。14

6.ナジュラーンの長老ら60人が、ムスリムたちの様態評価と預言者様についての調査のためにナジュラーンからマディーナへと旅立った。彼らのうち14人はナジュラーンの重要人物、高官であった。彼らの名前は伝記書物やその翻訳本に述べられている。15

7.この使節団の団長は、アイハムأیهمという名で、高貴な人物として有名であった。彼は的を得なかったり、筋の通らないことを受け入れない管理者であり戦略家であった。当時、アブドゥ・ル=マスィーフ عبدالمسیحという名のナジュラーンの時の支配者は、アーキブعاقب(先を見据える者)という渾名で有名であった。彼らの大主教もまた、ヒジャーズにおける公式なキリスト教の代理人アブー・ハーリサأبو حارثة بن علقمةであった。

8.アブー・ハーリサأبو حارثة بن علقمةにはクゥズ کوزという名の兄弟がいて、共にその旅団で移動していた。彼のラバがマディーナ迄の道中で具合を悪くした。
クゥズは言った:消え失せよ!
アブー・ハーリサは言った:あなた自身が消え去りなさい、滅びなさい。
クゥズ:どうしてですか、兄弟よ。
アブー・ハーリサ:この方こそ、我々が幾年も待ち続けた預言者様です。
クゥズ:では何故、彼に信仰を寄せることに言い逃れをするのですか?
アブー・ハーリサ:分からないのですか?!ナジュラーンのキリスト教徒たちが、どれだけ我々に敬意を払っているのか、我々を身近に思っているのか、そしてどれだけ我々の報酬において献身しているのかを。もし、私がかの方に信仰を寄せるならば、この身分や地位、富や財産すべてを諦めなくてはなりません。
クゥズは兄弟の告白に耳を澄まして聞き入ると、ムハンマド様に信仰を寄せて、兄弟アブー・ハーリサの話しをイスラームへ信仰を寄せた自身の動機として語った。16

9.尊き預言者様のお話しを聞いた後、彼らは一晩の猶予を頂き相談した。
アーキブは言った:おぉ、キリスト教の人民よ、あなた方はよく知っているのです、ムハンマドは預言者で、唯一神から召命されていると。如何なるグループでも預言者とムバーハラすれば、彼らの子供や孫たち、両親や祖父たちが滅びる。もし、それを望まなければ、自身の宗教から手を引くのです、人頭税(ジズヤجزیه)を払うのです。17

10.神々しく光り輝く5人の外套(キサーゥکساء)の人々の御顔を目にした後、ナジュラーン使節団の長老が言った:おぉ、キリスト教の人々よ、私は彼らの御顔を見ました。もし、彼らが唯一神の方へ注意を向けて、唯一神に山を引っこ抜くように望めば、必ずそれは起こります。決して、彼らとムバーハラしてはなりません。あなた方は滅びます。最後の審判の日までにキリスト教徒は1人たりとも地上に残りません。ですから、人頭税(ジズヤجزیه)を支払い、引き返しなさい。
それから、彼らは人頭税(ジズヤجزیه)を支払い、ナジュラーンの帰途へ向けてマディーナを離れたのでした。
預言者様は仰った:ムハンマドの魂を手中にする唯一神に誓います、もし、彼らがムバーハラをしたならば、唯一神は彼らを豚と猿に変えてしまわれ、すべての砂漠の上に火炎を降らせて、すべてのナジュラーンの民を地上から消し去られたのです。18

上記ハディース、そして他数十のハディースが明確に述べている光り輝く御顔とは、聖なる存在であられる
尊き預言者様、
アミール・アル=ムウミニーンであられるイマーム・アリー様、
イマーム・ハサン様、
イマーム・フサイン様、
ファーティマ・ザフラー様
※註である。

※訳者註:「聖クルアーン日本語訳 澤田達一」ではنِسَاءを妻たちと訳していますが、これは訳文に解釈を多分に含めて、語彙や文が持つ表面的に読み取れる部分を壊さないため、翻訳の範疇を超えないためにنِسَاءを妻たちとしたのだと理解しています。このنِسَاءやأنفُسَの語彙については、それだけで1つの大きな論点となりますが、今回はナジュラーンのキリスト教徒に焦点があるので、また別な機会に纏めようと思います。

ペルシャ語ですが一応、先の話題を扱うリンクです。


典拠
―――――――――――
آیه مباهله یکی از جلوه های خاصّ اصحاب کساء در آیات نورانی قرآن کریم است که در این مقاله گوشه ای از این تجلّیات را با بهره گیری از احادیث معتبر و مستند پیشوایان معصوم(ع) ثبت می کنیم

واژه مباهله
مباهله از ریشه «بهل» می باشد و بهل در اصل به معنای رها کردن، وانهادن و ترک نمودن است.۱
بُهلَه» و «بَهْلَه» به معنای لعنت کردن است، بَهَلَهُ: لَعَنَهُ، بَهْلَه الله: لَعنۀُ اللهِ.۲»
أبتِهال» از باب افتعال به معنای تضرّع و تلاش در دعا است.۳»
«مباهَلَه» از باب مفاعله به معنای «مُلاعَنَه» یعنی: دو نفر، یا دو گروه در یک موضوع مورد اختلاف، با یکدیگر اجتماع کنند و از خدا بخواهند که لعنت خود را بر شخص یا گروه ستمگر قرار دهد.۴
نیایشگری که جز خدا همه چیز را فرو نهاده، با یک اخلاص فقط به خدا توجّه می کند، نیایش او را «ابتهال» گویند.
دو طرف متخاصم پس از مباهله، یکدیگر را یله و رها کرده در معرض لعنت خدا قرار می دهند.
شخصی که از کسی بیزاری جسته، او را مورد لعن قرار می دهد، او را وانهاده، به حال خود ترک می کند.۵

آیه مباهله
آیه ۶۱ سوره مبارک آل عمران به «آیه مباهله» معروف است، زیرا در این آیه، پیامبر اکرم(ص) مأموریت یافته که با نصارای نجران مباهله کند:
«پس هر که در این [باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده با تو محاجّه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم. سپسمباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»۶

جایگاه نجران
سرزمین «نجران» در نقطه مرزی «حجاز» و «یمن» و تنها پایگاه نصارا در منطقه حجاز بود.
یک مبلّغ راستین مسیحیّت به نام عبدالله تامر اهالی نجران را به آیین مسیحیّت دعوت کرد، در طول زمان، اکثریت اهل نجران به کیش مسیحیّت درآمدند و نجران با ۷۳ دهکده تابع خود به صورت پایگاه مسیحیّت درآمد.
پادشاه ستمگر نجران آنان را به رها کردن آیین مسیحیّت و بازگشت به آیین یهود دعوت کرد، نصارای نجران از پذیرش آن امتناع کردند و در آیین خود پابرجا ماندند.
پادشاه ستم پیشه گودالی کنده در آن آتش افروخته، پایمردان در آیین مسیحیّت را در آن گودال انداخته، طعمه حریق نمود.
تعداد این افراد را یاقوت ۲۰۰۰۰ نفر ثبت کرده است.۷ از این واقعه دلخراش در قرآن کریم به عنوان «اصحاب اُخدُود»، یعنی شکنجه گران گودال آتش یاد شده است.۸
مشروح این جنایت در همه کتب تفسیری آمده است.۹
نصارای نجران در آیین خود محکم و پایدار و در معارف خود بینا و هشیار بودند، از این رهگذر نشانه های خوبی از روح انتظار پیامبر اکرم(ص) در تاریخ حوزه نجران در صفحات تاریخ ثبت شده، که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:

۱. پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) یکی از اسقف های نجران به مکّه آمده، با جناب عبدالمطلب پیرامون اوصاف پیامبر اکرم(ص) سخن می گفت که ناگهان رسول خدا(ص) نزد عبدالمطلّب آمد، آن اسقف با دیدن حضرت در سنین کودکی، او را شناخت و گفت: ایشان همان پیامبر موعود است. آنگاه درباره حفاظت و حراست از آن حضرت سفارش نمود.۱۰

۲. در آستانه بعثت آن حضرت، عروه بن مسعود در یک سفر تجاری به نجران رفته بود، یک اسقف نجرانی که با او رفاقت داشت، به او گفت: زمان بعثت پیامبری در حرم شما مکّه فرا رسیده، او آخرین پیامبر از پیامبران الهی است، تا مبعوث شده به سوی خدا فرا خواند. به او ایمان بیاور.۱۱

۳. یک گروه ۲۰ نفری از نصارای نجران، قبل از هجرت در مکّه معظّمه به محضر مقدّس آن حضرت شرفیاب شده به شرف اسلام مشرّف شدند.۱۲

۴. پیامبر اکرم(ص) هنگامی که به کسرا، قیصر و دیگر سران دول جهان نامه می نوشتند، نامه ای نیز به اسقف نجران نوشتند و آنها را به آیین اسلام دعوت کردند.۱۳

۵. هنگامی که نامه پیامبر(ص) به اسقف رسید، اسقف آن را به شرحبیل ارائه داد، وی گفت: این از محدوده معلومات من بیرون است، من فقط می دانم که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده که نبوّت را در نسل حضرت اسماعیل(ع) قرار دهد و من مطمئن نیستم که این شخص همان پیامبر موعود نباشد. آنگاه دیگر بزرگان نجران و ۷۳ روستای تابع آن را گردآوردند و رایزنی کردند، قرار بر این شد که عدّه ای را به مدینه بفرستند و درباره آن حضرت تحقیق کنند.۱۴

۶. تعداد ۶۰ تن از سران نجران برای ارزیابی اوضاع مسلمانان و تحقیق درباره پیامبر اکرم(ص) از نجران به سوی مدینه عزیمت کردند. ۱۴ تن از اینها اشراف و رجال برجسته نجران بودند که اسامی آنها در کتب سیره و تراجم آمده است.۱۵

۷. سرپرست این هیئت، أیهم نام داشت که به سیّد معروف بود، او مردی مدیر و مدبّر بود که هیچ کاری بدون صلاحدید ایشان انجام نمی پذیرفت.زمامدار نجران در آن زمان عبدالمسیح نام داشت که به عاقب معروف بود. اسقف اعظم آنها نیز ابوحارثـ[ بن علقمه بود که نماینده رسمی کلیساهای روم در حجاز بود.

۸. ابوحارثه برادری داشت به نام کوز که همراه او در حرکت بود، استر وی در مسیر مدینه آسیب دید، کوز گفت: دور باد.
ابوحارثه گفت: خودت دور باشی و هلاک شوی.
کوز گفت: چرا برادر جان؟
گفت: او همان پیامبری است که سال ها منتظرش بودیم.
کوز گفت: پس چرا در ایمان آوردن به او تعلّل می ورزی.
ابوحارثه گفت: نمی بینی که نصارای نجران چقدر به ما احترام می کنند، ما را عزیز می دارند و چقدر در حقّ ما فداکاری می کنند، اگر من به او ایمان بیاورم باید از همه این جاه و مقام و مال و منال بگذرم.
کوز اعترافات برادر را آویزه گوش کرده، به آن حضرت ایمان آورد و سخنان برادرش را انگیزه اسلام خود بیان می کرد.۱۶

۹. پس از استماع سخنان پیامبر اکرم(ص) شب را مهلت گرفتند و به رایزنی پرداختند، عاقب گفت:
ای ملّت نصارا شما به خوبی می دانید که محمّد پیامبر است و از سوی خدا مبعوث شده است، هر گروهی با پیامبری مباهله کند، کوچک و بزرگشان هلاک می شود، اگر نمی خواهید از آیین خود دست بردارید، تن به جزیه بدهید.۱۷

۱۰. پس از مشاهده چهره نورانی و ملکوتی پنج تن آل عبا(ع)، بزرگ هیئت اعزامی نجران گفت:
ای گروه نصارا من چهره هایی را می بینم که اگر به سوی پروردگار توجّه کنند و از خدا بخواهند که کوهی را از زمین برکند، حتماً آن را می کند.
هرگز با اینها مباهله نکنید که هلاک می شوید و یک تن نصرانی تا روز قیامت در روی زمین نمی ماند، پس تن به جزیه بدهید و برگردید.
پس جزیه را پذیرفتند و مدینه را به قصد نجران ترک کردند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «سوگند به خدایی که جان محمّد در دست قدرت اوست، اگر اینها مباهله می کردند خداوند اینها را به خوک و بوزینه مسخ می کرد و بر همه صحرا آتش می بارید و همه اهل نجران را از روی زمین برمی داشت.»۱۸
در حدیث بالا و ده ها حدیث دیگر به صراحت آمده است که منظور از آن چهره های نورانی وجود مقدّس پیامبر اکرم(ص) امیرمؤمنان(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) بودند.

منبع: موعود - شهریور ماه سال ۱۳۹۱ شماره ۱۲۹ - مباهله سند برگزیدگی(نشر از: منبع: روی دست آسمان، صص ۱۸۳ ۱۸۹.)
---------------------
پی نوشت:
۱. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۳۱۱.
۲. ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص ۵۲۲.
۳. خلیل، کتاب العین، مادّ\: بهل.
۴. ابن اثیر، نهایـ، ج۱، ص ۱۶۷.
۵. راغب اصفهانی، مفردات، ص ۶۳.
۶. «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَۀُ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ.»
۷. یاقوت، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۶۸.
۸. سوره بروج (۸۵)، آیه ۴.
۹. طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۰۷.
۱۰. ابونعیم، دلائل النبوّه، ج ۱، ص ۱۶۵، ح ۱۰۰.
۱۱. همان، ج ۲، ص ۵۳۳، ح ۴۶۱.
۱۲. ابن اسحاق، السّیره، ص ۲۱۸.
۱۳. یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۵۶.
۱۴. ابن کثیر، التفسیر، ج ۱، ص ۳۲۴.
۱۵. (ابن کثیر، البدایـ و النهایـ ، (ج ۵، ص ۵۶.
۱۶. (ابن هشام، السّیر\ النبوّیـ ، (ج ۳، ص ۱۱۳.
۱۷. همان، ص ۱۲۵.
۱۸. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمّه، ص ۲۵.

https://www.balagh.ir/content/4690

ここから先は

0字

¥ 313

いただいたサポートで、日本人のイスラーム研究を応援します!